ادبیات و موسیقی و هنر

ساخت وبلاگ
باسلام و درود بی پایان به دوستان ارجمند و گرامیمیادگاریاز برای دیدنت ساعت شماری میکنمتا ببوسم دست و رویت پافشاری میکنمازشراب سرخ الطافت بنوشم بارهابا محبت های تو ،غم را فراری میکنمگربه آغوشم بیایی درشب تنهای امبا گل روی تو ، دل را من بهاری میکنمتشنه ی جام مجبت گشته ام ای نور چشمبر لقایت ای ( تقیلو ) پافشاری میکنمدوست دارم می بنوشم از سبوی مهرتوگر تو باشی ساقی من، میگساری میکنمهمچو معتادی، خمار و خسته ام از هجر توبا نگاه گرم تو ، رفع خماری میکنمدامنت را گر بدست آرم شبی از روی مهربا دلی مجنون ، نمیدانم چه کاری میکنمگفت( محمود) این غزل را صبحدم باشور و عشقاین غزل را من به نامت ، یادگاری میکنممحمود انصاری کلیبری ( محمود )با تشکر فراوان از حضور گرم و نگاه پرمهر شما عزیزانم.*********************************پاسخ نور چشم عزیزتراز جانم، جناب استاد تقیلو به غزل بنده :یادگاریبنده هم بهروصالت بی قراری می کنمهمچنان ازدوریت افغان وزاری می کنمچشم بسته روی ماهت راتجسم می کنمگوئیا اینطور کاری ابتکاری می کنممشغله موجب شده گاهی زتوغافل شومشخصاً ازاین مسئله احساس خواری می کنمگرفراغت یابم از این ابتلای روزگارمطمئن باشیدخود راچوب کاری می کنمیاادب می گردداین نفس چموش خیره سریاکه برضدّش تلاشی انتحاری میکنملازم ارباشد به منظور رضای حضرتتبنده حتی متصل هی پاچه خاری می کنماین خُزعبلها ، نباشد لایق شعرشمابربداهات (رزی) اینقدر یاری می کنمباتشکر و قدر دانی از بداهه بسیار زیبا و دلنشین و عالی جناب تقیلو ( رزی ) که آرزو مندم ، با عنایات الهی قلب مهربانشان همواره باحرارت عشق و مهر و شور و شوق گرم باشد. انشاالله تعالی ادبیات و موسیقی و هنر...
ما را در سایت ادبیات و موسیقی و هنر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5m-a-kaleybarib بازدید : 89 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 17:36